گروه اجتماعی- سیل مهربانی و مهرورزی ایرانی ها به هموطنانشان در استان های سیل زده، با اعلام خبر کمک های ریالی مردم توسط رئیس جمعیت هلال احمر از رکورد بی سابقه این میزان جمع آوری کمک حکایت دارد.
علی اصغر پیوندی رئیس جمعیت هلال احمر جمهوری اسامی ایران، عصر دیروز در پیامی توئیتری نوشت: 72 میلیارد و 944میلیون تومان مجموع واریزی مستقیم به حساب مشارکت های مردمی جمعیت هلال احمرتا 19فروردین است که در نهایت متعلق به خودشان است.» او البته تاکید کرده است که درباره روند هزینه کرد این بودجه نیز به مردم گزارشی شفاف ارائه خواهد کرد.
رکورد زلزله کرمانشاه شکسته شد
رقم کمک حدود 73 میلیاردی مردم به سیل زدگان در حالی است که هلال احمر دیروز در خبری اعلام کرد: رکورد کمک های نقدی مردم به جمعیت هلال احمر که ۶۳ میلیارد تومان در زمان زلزله کرمانشاه بود، برای سیل زدگان کشور شکسته شد.جمعیت هلال احمر از حسن اعتماد مردم نوع دوست ایران اسلامی قدردانی کرده است.
فهرستی از کمک های عجیب و غریب اروپایی ها
روز گذشته برخی از رسانه ها فهرستی از کمک های عجیب و غریب اروپایی ها را منتشر کردند. در فهرستی کمک هایی که آلمانی ها برای سیل زدگان کشورمان ارسال کردند، 40 جلیقه، 45 جفت بوت، 27 جفت نیم بوت، 7 جفت کفش مخصوص سیلاب آمده است. همچنین فرانسه نیز 5 هزار پتو به کشورمان ارسال کرده است. البته این کمک ها درکنار کمک های نقدی است که کشورهای اروپایی تاکنون (فقط حدود 2/1 میلیون یورو) به سیل زدگان کشورمان کمک کرده اند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شب سوم شعبان سال چهارم هجری فرا رسیده و خانه کوچک، اما سرشار از مهر و معنویت امیرمؤمنان(ع) و فاطمه زهرا(س)، در انتظار مهمانی است که با قدومش، شور و شادی را برای دومین بار، به خانه علی بن ابیطالب(ع) می آورد. رسول خدا(ص) نیز، در انتظار است؛ انتظار شیرینی که زیاد طول نمیکشد و حسین(ع) با قدوم مبارکش، زمین را سرافراز میکند. برخی از مورخان و محدثان مسلمان، چنین روایت کردهاند که اسماء بنت عمیس، نوزاد را نزد رسولخدا(ص) آورد. پیامبر اسلام(ص) که شادی در چهره نورانی و ملکوتیاش موج میزد، نوزاد را در آغوش گرفت و بوسید. فرشتگان از عرش به زیر آمدند تا برترین خلق را به واسطه تولد حسین(ع) تهنیت گویند. امین وحی بر رسولخدا(ص) نازل شد و پیام پروردگار جهانیان را به پیامبرش رساند: «نام او را حسین بگذار.»
«حسین از من است»
امام حسین(ع) در خانهای پرورش یافت که ساکنانش، به عالیترین صفات انسانی مزیّن بودند؛ مادر بزرگوارش، صدیقه کبری(س) و پدر گرامیاش، امیرمؤمنان، علی بن ابیطالب(ع)، برترین مؤمنان پس از رسولخدا(ص) و بهترینِ آفریدگان پروردگار، بعد از محمد مصطفی(ص) بودند. بیتردید پرورش یافتن در چنین خانهای، افزون بر موهبتهای ممتاز الهی که به سرور آزادگان جهان اعطا شده بود، نقشی مهم در پرورش سجایای عالی شخصیت او داشت. امام حسین(ع) تمام دوران کودکی را در یثرب گذراند؛ شهری که پس از هجرت رسولخدا(ص) مفتخر به میزبانی از آن حضرت شد و مدینهالنبی نام گرفت. در کوچههای همین شهر بود که رسولخدا(ص)، در مقابل چشمان حیرتزده مردم، با نوادگان خود بازی میکرد، آن ها را بر دوش خود مینشاند و با عشق و علاقه در آغوش میکشید. مهاجر و انصار بارها از رحمت للعالمین شنیده بودند که «حسینُ مِنّی و أنا مِن حُسین؛ حسین از من است و من از اویم.» درک این محبت وصفناپذیر، برای اعرابی که در دوران حیاتشان، جز با تشر و کجخلقی، کودکان را مخاطب قرار نمیدادند، ممکن نبود؛ علت اینکه رسولخدا(ص)، گاه بر خلاف روش همیشگی خود، سجده را طولانی میکرد تا نوادهاش، حسین(ع)، از شانههای مبارک او پایین بیاید و از شدت علاقه به نوادگانش، گاه خطبه را رها میکرد و با عجله از منبر فرود میآمد و در پی آن ها میدوید تا در آغوششان بگیرد، برای جامعهای که تا چندی قبل، دختران خود را زنده به گور میکرد، قابل هضم نبود. انعکاس این حیرت را میتوان در روایات متعددی دید که از سوی مهاجر و انصار نقل شده است؛ روایاتی که گاه به حد تواتر میرسد و در اصالت آن، نمیتوان تردیدی وارد کرد.
در سایه مهر خیرالمرسلین(ص)
«محبالدین طبری» عالم شافعی مذهب، در کتاب «ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی» حکایتی شیرین و جذاب از علاقه پیامبرخدا(ص) به امام حسین(ع) آورده است. وی مینویسد: «روزی رسول خدا (ص) به مهمانی می رفت. در کوچه، امام حسین(ع) را دید که با بچهها مشغول بازی است. [پیامبر(ص)] جلو رفت و میخواست او را بگیرد. امام حسین(ع) به این طرف و آن طرف میدوید. رسول خدا (ص) هم میخندید [و در پی امام حسین(ع) میدوید] تا این که او را گرفت. یک دست را زیر چانه و دست دیگر خود را پشت سر نوهاش گذاشت؛ آنگاه سر او را بلند کرد و بوسید؛ سپس فرمود : حسین از من است و من از حسینم، کسی که او را دوست میدارد ، خداوند دوستدار اوست.» امام حسین(ع) و برادر بزرگوارش، غالباً همراه پیامبرخدا(ص) بودند؛ حتی هنگامی که آنحضرت به خانه اصحاب میرفت یا در مسجد با یارانش به گفتوگو مینشست، حسنین(ع) بر گرد او میچرخیدند و گاه پای سخنان جد بزرگوارشان مینشستند و به کلام گهربار وی، گوش فرا میدادند. دکتر عایشه بنتالشاطی، بانوی مسلمان و اندیشمند معاصر، در کتاب خود با عنوان «تراجم سیّدات بیت النّبوّة»، روایتی را در این باره، به نقل از منابع معتبر حدیثی، بازگو کرده که شنیدنی است. وی مینویسد: «اسامه بن زید میگوید: شبی رسولخدا(ص) برای کاری به خانه ما آمد. در را باز کردم و دیدم حضرت چیزی زیر عبا دارد. وقتی گفتوگوی ما به پایان رسید، عرض کردم: ای رسول خدا! آن چیست [که زیر عبا پنهان کردهاید]؟ حضرت عبایش را کنار زد و دیدم که حسنین(ع) هستند. رسولخدا(ص) فرمود: این دو، پسر من هستند، خدایا! من آن ها را دوست دارم و دوست دارم کسی را که آن ها را دوست بدارد.» علامه مجلسی در جلد 43 کتاب شریف «بحارالانوار»، روایتی را قریب به همین مضمون نقل و روایتی دیگر را ضمیمه آن کرده است : «امام حسین(ع) نزد پیامبر میآمد، در حالی که آن حضرت بر فراز منبر خطبه میخواند. از منبر بالا می رفت و بر دوش رسول خدا (ص) می نشست و پاهایش روی سینه مبارک آن حضرت آویزان بود ... و پیامبرخدا(ص) بدون اینکه حسین(ع) را از خود براند، او را نگه میداشت تا وقتی که سخنرانیاش تمام شود.»
شرافت کسا و مباهله
امام حسین(ع) از اصحاب «کسا» است؛ همان وجودهای نورانی که رسولخدا(ص) گرد خود جمع کرد و درباره آن ها فرمود: «هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیتی وَخاَّصَّتی وَحاَّمَّتی لَحْمُهُمْ لَحْمی وَدَمُهُمْ دَمی، یؤْلِمُنی ما یؤْلِمُهُمْ وَیحْزُنُنی ما یحْزُنُهُمْ اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ؛ اینها اهلبیت من و خواص و نزدیکان من هستند، گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است، هر چیزی که آن ها را بیازارد، مرا آزرده خاطر میکند؛ با اندوه آن ها، اندوهگین میشوم و با هر کسی که با آن ها بجنگد، در جنگم.»(اهلبیت(ع) در قرآن و حدیث؛ ج1؛ ص42) افزون بر این، امام حسین(ع) در زمره کسانی است که رسولخدا(ص) به حکم آیه شریفه « فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْد مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَللَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَی الْکَاذبینَ؛ پس هر که در این[باره] پس از دانشی که تو را [حاصل] آمده، با تو محاجه کند، بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» (آلعمران-61)، آن ها را با خود به جایی در بیرون مدینه آورد تا با سران مسیحی نجران مباهله کند؛ واقعهای که سرانجام با عقبنشینی نجرانیان، به پایان رسید؛ اما عظمت امیرمؤمنان(ع)، همسر گرامیاش حضرت فاطمه زهرا(س) و حسنین(ع) را، بیش از پیش، در چشم مؤمنان آشکار کرد. امام حسین(ع) شش یا هفت ساله بود که رسولخدا(ص) رحلت فرمود. در واپسین ساعات حیات خیرالبشر(ص)، امام حسین(ع) به همراه مادر بزرگوارش، به دیدار پیامبرخدا(ص) میرفت و شاهد آخرین سخنان ملکوتی آن یگانه عالم بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
« ... ظهر که از خواب برخاست، به سراغ ماست رفت. دید که ظرف ماست، خالی پایین تاقچه روی زمین افتاده. فهمید که گربه ماست را خورده است. با سرعت رفت و یک تله آورد و سر راه گربه گذاشت. گربه بیچاره تا آمد به تله افتاد. پیرزن یک چوب برداشت و به جان گربه افتاد و تا می توانست، کتکش زد، آن قدر که دم گربه از جا کنده شد... » شاید شما هم با خواندن این جملات احساس ناخوشایندی را تجربه کرده باشید، حالا اگر بدانید که این جملات بخشی از یک مجموعه داستان برای کودکان است که به تازگی توسط یکی از بزرگترین ناشران کتاب به چاپ رسیده، چه میگویید؟ اصلا بیایید این توصیف خشن را رها کنیم. شاید شما تصویرسازی جنجالی در یک کتاب کودک را که چند وقت پیش فضای مجازی را پر کرده بود، به یاد داشته باشید. همان که تصویر به دار آویخته شدن سگی بود. شاید هم جدای از این موارد، خودتان در زمان مطالعه کتاب برای فرزندتان از خشونت موجود در برخی کتابها شوکه شده باشید و خود فکر کردهاید آیا این مواجهه با خشونت به فرزند من آسیبی نمیزند؟ اگر شما نیز چنین سوالی به ذهنتان رسیده، پس با ما در این پرونده همراه باشید. در این پرونده نگاهی به انواع اشکال خشونت میاندازیم و روشهای در دسترس برای شناسایی کتابهای خشن را مرور خواهیم کرد. در کنار آن نگاهی روانشناسانه به ادعای برخی افراد که خشونت ضدقهرمانان در کتابها را بدون مشکل میدانند، میاندازیم. در نهایت چند مرجع را که میتوانید به کمک آنها درباره کتابهای کودک پیش از خرید، اطلاعات کسب کنید معرفی خواهیم کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زنگ صدای گرمش برای گوش نسل های مختلف آشناست. شناسنامه اش می گوید تیرماه امسال 79ساله می شود اما طراوت حنجره اش باعث شده صدایش اغلب جای شخصیت های جوان فیلم ها و سریال ها بنشیند. از شرلوک هلمز و رابرت دنیرو (جوانی ویتو کورلئونه) در فیلم «پدر خوانده ۲» گرفته تا جان میلز (پیپ) در فیلم آرزوهای بزرگ و کیانا ریوز در سهگانه ماتریکس، با صدای او شناخته می شوند.
منوچهر والی زاده تهرانی، متولد محله لاله زار تهران است. او در سالهای ۱۳۳۸–۱۳۳۷ یعنی از دوران دبیرستان، بعد از چند تئاتر آماتور به تئاتر تهران راه یافت و در یک نمایشنامه به کارگردانی خانم مورین نقش کوتاهی را به عهده گرفت و پس از مدتی به واسطه صدای خاصش، به استودیوی شاهین فیلم برای دوبله دعوت شد. اولین بار در فیلم «خداداد» جلوی دوربین رفت و تا سال 1356–1357 در حدود ۱۸ فیلم سینمایی بازی کرد. او در سال های بعد دوبلوری، بازیگری و گویندگی رادیو و کار مدیریت دوبلاژ را به عنوان حرفه خود ادامه داد و تا امروز در آثار فراوانی صداپیشگی کرده است.
آن چه در ادامه می خوانید گفت و گوی کوتاهی با این هنرمند از عالم حرفه ای اوست:
فضا برای صداهای جوان باز است
حرف اولمان با او از آغاز حرفه ای است که خودش می گوید حالا خیلی دلبسته آن شده و بخشی از زندگیاش را شکل می دهد: از بچگی به گویندگی علاقه بسیار داشتم و از سال 38 دوبله را به عنوان یک حرفه پِی گرفتم. البته پیش از آن تجربه بازیگری داشتم و آن حوزه نیز برای من جذابیت خاص خود را داشت. ورودم به عرصه بازیگری خیلی اتفاقی رخ داد. حرف سال ها پیش است. آن زمان تهران 2.5میلیون نفر جمعیت داشت و جوانانی که با استعداد بودند، به راحتی جذب عرصه های مختلف هنری می شدند. خلاصه دست سرنوشت خواست که من هم در مسیر استعدادم قرار بگیرم.راستش را بخواهید حالا اگر جوانی در حوزه خاصی گل کند و استعدادش شکوفا شود، واقعا همت کرده است. هنوز هم بازیگری را دوست دارم البته که حضورم مقابل دوربین یا در صحنه منوط به دعوت کارگردان هاست.
او بحث را عوض می کند و می رود سراغ هنر دوبلوری. هنری که به گفته او سراسر مهارت است و باید تمام قد شیفته کار باشی تا در آن به موفقیت برسی؛« طی سال های اخیر جوانان با استعداد بسیاری به عرصه دوبله وارد شدند و همیشه این حوزه برای جذب جوانانی که صدا و بیانی خوب دارند، ظرفیت کافی را داشته است. برخلاف باور برخی، این طور نیست که دری بر روی کسی بسته باشد و تنها 8 تا 10 پیش کسوت در این عرصه فعالیت کنند. برعکس فضا بسیار باز است و همین حالا نیروهای تازه نفس زیادی به این حوزه وارد شده و خوش درخشیده اند.»
دوبله ایران ، در دنیا یک است
این هنرمند ادامه می دهد: از نظر بنده دوبله ایران از تمامی جهات در دنیا یک است. در بسیاری از کشورها صدا را با دستگاه ها و فناوری های جدید زیر و بم می کنند، در حالی که دوبله در ایران توسط گویندگان و با صدای خودشان انجام می شود به خصوص در پویانمایی ها که دوبله سختی دارند و دوبلورهای آن ها مهارت بیشتری در اجرا و تطبیق صدا دارند، چرا که کارتون و پویانمایی به تیپسازی نیاز دارد و صدا باید متناسب با کاراکتر مربوط همگام سازی شود. خلاصه به دلیل این که شاهد استعدادها و تلاش های بسیاری طی این سال ها، در این عرصه در کشورمان بوده ام، می گویم که جایگاه خوبی در بحث دوبلاژ در جهان داریم.
والی زاده به رغم تجربه اش کمتر به حوزه «مدیریت دوبلاژ» وارد می شود و برای این انتخابش نیز دلایلی دارد: در تعداد کمی از آثار مدیر دوبلاژ بودم، مدیریت دوبلاژ یک فرصت جداگانه میخواهد و به مطالعه و حوصله زیادی احتیاج دارد. زمان بر بودن کار را هم به همه این مولفه ها اضافه کنید. همه این ها باعث شده است ترجیح بدهم کمتر سراغ مدیریت دوبلاژ بروم.
این صداپیشه پیش کسوت، ماندگاری در این عرصه را منوط به تلاش و داشتن یک اجرای خوب و خلاقانه می داند و توضیح می دهد: خیلی از شخصیت ها با صدای دوبلورها در ذهن مردم ماندگار شده اند. اساسا پیوند مناسب شخصیت با صدایی که برای آن ساخته می شود؛ به باورپذیری آن کمک می کند و اگر صداپیشه ای به همه این مولفه ها توجه کند و یک اجرای خوب داشته باشد؛ مخاطب با صدای او ارتباط برقرار می کند و کلیت کار به دل مردم می نشیند. البته تاکید کنم که این رویه به نوعی برای تمامی حرفه ها مصداق می یابد. می خواهم بگویم استعداد داشتن کافی نیست و این همت و تلاش است که هر ظرفیت خوبی را به ثمر می رساند.
از علاقه اش به صدای پیش کسوتان می پرسیم اما وی از پاسخ دادن طفره می رود و می گوید: صدای بسیاری از پیش کسوتان عرصه دوبله ماندگار و دوست داشتنی است، با این حال نمی توانم از علاقه ام به صدای شخص خاصی صحبت کنم، چون این کار را کم لطفی به دوستان دیگر می دانم اما در کل باور دارم که صداهای دوست داشتنی در عرصه دوبلوری در ایران زیاد است.
مردم باید به صداهای جدید هم عادت کنند
والی زاده برایمان از محبت مردم به خودش و صدایش تعریف می کند و می گوید: شاید این که من با این سن و سال جای جوان ها حرف می زنم، برای مخاطبان جالب باشد اما کمکم باید فضایی فراهم شود تا مردم به صداهای جدید عرصه دوبله هم عادت کنند و حتما این اتفاق خواهد افتاد و از صداهای تازه نیز به همین شکل استقبال می شود.والی زاده در پایان به علاقه مندان به حرفه دوبله توصیه می کند: ورود به این حرفه علاوه بر داشتن صدای خوب، مقاومت و عشق هم نیاز دارد. باید امتحان صدا بدهید و فن بیان بلد باشید، این کار صبر و شکیبایی می خواهد. در کنار این ها، حرفه دوبله هم مانند بسیاری از مشاغل دیگر کم و زیاد دارد، بخور و نمیر دارد، یک روز کار داری، روز دیگر نه. باید در مقابل تمام این سختی ها ایستادگی کرد. من به مدد تجربه، عشق و علاقه یک دوبلور شدم و چندین دهه است که بهطور مداوم در این عرصه فعالیت می کنم. به رغم تمام این سختی ها همیشه از شغلم راضی بوده و شکایتی
نکرده ام و نمی کنم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تیم فوتبال ذوب آهن ایران در سومین بازی خود در هفته سوم رقابت های لیگ قهرمانان آسیا موفق شد با سه گل الوصل را در خانه شکست دهد تا کوره داغ ذوب آهن در لیگ قهرمانان یک قربانی دیگر بگیرد.
به گزارش ایرنا؛ تیم ذوب آهن ایران دیروز (دوشنبه) در چارچوب هفته سوم رقابت های لیگ قهرمانان 2019 آسیا در ورزشگاه اختصاصی الوصل به مصاف این تیم اماراتی رفت.
در نیمه نخست این بازی که به قضاوت «یاماتو یودی» داور ژاپنی برگزار شد، ابتدا «احمد صالح» در دقیقه 15 برای تیم الوصل امارات گلزنی کرد اما این گل یک دقیقه هم دوام نیاورد و «کریستین اوساگونا» در دقیقه 16 بازی را به تساوی کشاند و « امیر ارسلان مطهری» در دقیقه 35 ذوب آهن را پیش انداخت.
در نیمه دوم بازی نیز تلاش های تیم اماراتی نتیجه ای در پی نداشت و باز هم این نماینده ایران بود که به دفعات دروازه حریف را تهدید کرد و در نهایت نیز «حمید بوحمدان» با به ثمر رساندن گل سوم ذوب آهن، کار الوصل را تمام کرد.
تیم ذوب آهن با احتساب سه امتیاز این دیدار هم اکنون با 7 امتیاز صدرنشین گروه اول رقابت ها محسوب می شود.
شایان ذکر است در دیگر دیدار این گروه، بازی تیم های النصر عربستان و الزورا با نتیجه یک بر صفر به سود الزورا در حال پیگیری است.
همچنین در بازی دیگری تیم استقلال تهران با نتیجه 2 بر یک الهلال عربستان را برد. در این بازی علی کریمی در دقیقه 5 اولین گل را وارد دروازه کرد دقیقه 30 هم گل دوم توسط پژمان منتظری وارد دروازه شد. اما گومیس در دقیقه 71 گل اول الهلال را به ثمر رساند و بازی با نتیجه 2 بر یک به اتمام رسید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
درحالی که این روزها، پرسنل مختلف نیروهای مسلح اعم از ارتش و سپاه و نیروی انتظامی در مناطق سیل زده، در میان گل و لای برای کمک به مردم مجاهدت می کنند و حتی فرماندهان ارشد نظامی کشور روزهای متوالی در این مناطق اقامت کرده اند تا بر روند کمک رسانی ها نظارت کنند، آمریکا دراقدامی عجیب و بدعتی خلاف حقوق و قوانین بین المللی و منشور ملل متحد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را یک سازمان تروریستی اعلام کرد! سپاهی که فرماندهان ارشدش همین حالا در مناطق سیل زده حضور دارند و حتی سردار سلیمانی نیز منطقه جنوب غرب آسیا، امنیت و آرامش اش پس از داعش را مدیون اوست، این روزها در تعبیر عبارت «انی معکم» کوچه به کوچه و کوی به کوی در مناطق سیل زده خوزستان قدم می گذارد و همه را، حتی مشتاقان دفاع از حرم را، به دفاع از مردم سیل زده خوزستان، این قلب ایران، فرا می خواند. سپاهی که در کمتر از یک هفته بدون هیچ سرو صدایی، پل گروس را در استان کرمانشاه تنها یک هفته پس آن که سیل آن را به طور کامل تخریب کرده بود، دوباره ساخت، مقاوم تر از پل قدیمی. این صحنه های مجاهدت برای مردم ایران را از او و از همه پاسداران و دیگر نیروهای نظامی ایران در گوشه و کنار منطقه پر از آشوب مان بارها و بارها دیده ایم. دیده ایم که سردار حسین همدانی چطور در ابتدای اوج گیری قدرت داعش به سوریه رفت و فرماندهی مدبرانه اش چطور ضربات مهلکی به تروریست هایی که سودای تهران و کرمانشاه را در ذهن داشتند وارد کرد. دیده ایم که تروریست ها چطور سر سردار اسکندری را در سوریه از بدنش جدا کردند و همسرش چطور زینب وار صبر کرد بر این داغ. دیده ایم سردار غلامرضا سمایی، سردار سعید سیاح طاهری، سردار هادی کجباف و همه سرداران و امیرانی که برای دفاع از امنیت ایران خون پاکشان مظلومانه در دیار غربت بر زمین ریخت، بغض مادران و همسران و فرزندان شان در گلو خشکید اما ذره ای از دفاع از مردم پا پس نکشیدند. وقتی نقشه های آمریکا در منطقه یکی پس از دیگری نقش بر آب شده اند قدرت منطقه ای ایران تحت شدیدترین تحریم ها هم روز به روز افزایش یافته است، باید هم آمریکایی ها نه فقط از سپاه که از همه نیروهای مسلح ایران دل خوشی نداشته باشند و از آن عصبانی باشند و به چنین حماقت های بی ارزشی دست بزنند. حتی مقامات خودشان تصریح دارند اقدامی نمادین و روانی است و اثری بر ایران نخواهد داشت چرا که سال هاست، سپاه تحت شدیدترین تحریم ها قرار دارد.
آمریکایی ها با تحلیل غلط تصور می کنند که با تلاش برای مقابله با سپاه و اتکا به گروهک تروریستی منافقین و بیان دروغ های پوپولیستی می توانند در سد متحد ایران خلل و فرج ایجاد کنند، غافل از این که مردمی که این روزها دست در دست هم حتی با دست خالی سیل بند احداث می کنند و از شهرها مقابل سیلاب محافظت می کنند، مقابل سیل تهدید روانی آمریکا،سدشان مستحکم تر خواهد شد. این را شاید هشتگ «WeSupportIRGC» (ما از سپاه حمایت می کنیم) در توییتر بهتر روایت کند. جایی که کاربران ایرانی از هر جریان و گروه سیاسی، به حمایت از سپاه پرداختند. لحظه ای که شمر برای ابوالفضل العباس (ع) در کربلا امان نامه برد و او با آن عبارات کوبنده و صریح پاسخش را داد و از امامش دفاع کرد، مفتخر شد به عناد و دشمنی شمر و همه سپاه یزید با خودش. افتخاری بس عظیم که او را به چنان مقامی رساند که «یغبطه بها جمیع الشهداء». حالا خصومت علنی آمریکا با سپاه و با ایران چون خورشیدی بر سینه مدافعان ایران خواهد درخشید و تحولات آینده در منطقه بازهم مانند اتفاقات چهار دهه اخیر اثبات خواهد کرد که قدرت اصلی روی زمین و در اختیار رزمندگان و مدافعان حریم ایران و رزمندگانی است که به گفتمان انقلاب اسلامی تأسی جسته اند نه در پس تصمیم های کاخ سفید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیروز در پستی اینستاگرامی که بازتاب گسترده ای نیزدر فضای مجازی داشت ،کمک به هموطنان سیلزده در خوزستان را دفاع از حرم توصیف کرد و از جوانان مشتاق دفاع از حرم خواست به یاری مردم این استان بیایند. به گزارش خراسان، در متن پیام فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آمده است:مشتاقان دفاع از حرم به کمک سیلزدگان خوزستان بیایند. جوانانی که سن شان اقتضا نمیکرد جهاد زمان دفاع مقدس را درک کنند و امروز نیز خیلی اصرار دارند که به عنوان مدافع حرم در جبهه حضور پیدا کنند، به نظر من باید بیایند خوزستان؛ چرا که حادثه اخیر یک دفاع از حرم است. هیچ چیزی بالاتر از کرامت انسان نیست.
جانشین فرمانده سپاه: خوزستان را بهتر از قبل میسازیم
همچنین جانشین فرمانده کل سپاه دیروز با بیان این که خوزستان را انشاءا... بهتر از قبل می سازیم، افزود: همه فرماندهان ارشد سپاه درگیر این حادثه اند.سردار سلامی که به منظور سرکشی از روند کمک رسانی به مردم سیل زده خوزستان در این استان حضور دارد، اظهار کرد: ما یک برنامه ریزی دو ماهه مدیریت بحران برای بازگشت به شرایط قبل از سیل داریم و برای بعد از آن برنامه ریزی بلند مدتی کرده ایم که شرایط را به وضعیتی بهتر از قبل تبدیل کنیم.وی تصریح کرد: خدمت به مردم وظیفه ماست. ما به مردم غرب و جنوب غرب ایران مدیون هستیم و اگر می بینید جایی حضور رسانه ای هم داریم فقط به خاطر آن است که به مردم دلگرمی دهیم که به آینده و به خوزستانی بهتر و با نشاط تر از قبل امیدوار باشند.او تاکید کرد: سپاه پشت مردم است و تمام تلاشش را برای حل مسئله به خدمت گرفته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ادب و هنر-عکسهای دوره جوانیاش سیمای دیگری از مرتضی آوینی را نشان میدهد. اما اکنون وقتی سخن از شهید آوینی به میان می آید، تصاویر مختلفی که هرکدام نشاندهنده وجوه هنرمندانهای از او در به تصویر کشیدن و به قلم درآوردن اندیشه است، در ذهن یادآور میشود. آوینی به گفته خویش، «راه طی شدهای» داشت که پس از گذر از همه آنها به مرتضی آوینی و مستندهایی چون «روایت فتح» رسید. 20 فروردین به پاس روز شهادت او بر اثر اصابت ترکش به جا مانده از جنگ ایران و عراق در فکه، روز «هنر انقلاب اسلامی» نام گرفته است. او در حال بررسی آن منطقه برای ساخت ادامه قسمتهای فیلم مستند «شهری در آسمان» درباره روزهای پرهیاهوی خرمشهر در محاصره، سقوط و آزادی بود که به شهادت رسید و به همین دلیل چهار قسمت از این مستند برای همیشه ناتمام باقی ماند. این روز بهانهای برای آشنایی با چند چهره کمتر گفته شده از او و روز هنر انقلاب اسلامی است.
من هم سبیل نیچهای گذاشتهام
شهید آوینی در زمان شهادت 45 ساله بود. مرتضی خودش را چنین روایت می کند:«تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشاندهاست که ناچار شدهام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود.»
آوینی به شب شعر میرفت
کامران آوینی نام مرتضای قبل انقلاب است. او به شعر و ادبیات نیز علاقه داشته و در گفتههای خود آورده که به شبهای شعر و گالریهای نقاشی میرفته، آثار هیچکاک را به دلیل تکنیک سینماییاش می دیده و موسیقی کلاسیک گوش میداده است. فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو از شاعران مورد علاقهاش بوده اند و جالب این که پیوند او با هنر به گفته نزدیکانش از همان دوران کودکی به شکل نقاشی، داستاننویسی و شاعری آشکار بود و او بعدها به همین دلیل در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبای تهران مشغول به تحصیل شد.
انقلابی باید گمنام بماند
شهید مرتضی آوینی تا قبل از شهادت به رغم آثار موفق و کم نظیر در حوزه های مختلف شهرت آن چنانی نداشت. او «روایت فتح» را بدون تیتراژ روی آنتن تلویزیون برد و به گفته مهدی همایونفر مدیر مسئول موسسه فرهنگی روایت فتح این موضوع به روحیه آوینی برمیگشت که میگفت باید در گمنامی کارمان را انجام دهیم. او حتی در دیدار عوامل این برنامه با آیت ا... هاشمی رئیس جمهور وقت آن دوره در ردیف دوم نشست و صحبتی نکرد. آوینی پیش از جلسه از همایونفر خواسته بود در این دیدار نگوید چه کسی متن مینویسد و میخواند. او خود را متعهد به انقلاب اسلامی میدانست و به همین دلیل هیچگاه از هیچ سازمان دولتی دستمزد و سفارش نمیگرفت.
چهره سال هنر انقلاب به یاد آوینی
انقلاب طی سالهای گذشته میزبان چهرهها و هنرمندان بزرگی بوده که در فضای پس از انقلاب رشد کرده و به بالندگی رسیدهاند. هر سال دبیرخانه جایزه هنر انقلاب اسلامی فعالیتهای هنرمندان را در این حوزه رصد میکند و در روزهای پایانی سال فهرستی از نامزدهای چهره سال هنر انقلاب اسلامی را ارائه میدهد. امسال نیز فهرستی ارائه شد که از میان 14 چهره، پنج نفر به عنوان نامزد نهایی چهره سال معرفی شدند؛ رضا امیرخانی برای نویسندگی «رهش» و تاثیرگذاری ادبی، هدایتا... بهبودی برای نویسندگی کتاب «الف لام خمینی»، ابراهیم حاتمی کیا برای کارگردانی فیلم سینمایی «به وقت شام»، مهدی نقویان کارگردان مستندهایی از جمله «خارج از دید2» و مسعود نجابتی به دلیل تاثیرگذاری در عرصه هنرهای تجسمی. حال باید دید از میان این پنج نفر عنوان چهره سال هنر انقلاب به چه کسی خواهد رسید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دبیر ستاد تنظیم بازار از توقف واردات و عرضه گوشت قرمز ارزان و نصفقیمت خبر داد و گفت: از این به بعد گوشت قرمز با ارز نیمایی وارد و قیمت این محصول در بازار توسط عرضه و تقاضا تعیین میشود. این در حالی است که قرار بود با حذف ارز 4200 تومانی برای کالاهای اساسی، مابه التفاوت به صورت نقدی یا کالایی اختصاص یابد.
در پی افزایش نجومی قیمت گوشت در اواخر سال گذشته، دولت تصمیم به واردات گسترده گوسفند و گوشت با نرخ ارزان حدود 40 هزار تومان گرفت. با این حال، توزیع گوشت های تنظیم بازاری از منظر ایجاد صف های طویل، هرج و مرج در توزیع عادلانه و نیز موفق نبودن در هدایت نرخ گوشت در بازار، تجربه تلخی را در کارنامه نهادهای تنظیم بازار این محصول ثبت کرد. چرا که نرخ گوشت ایرانی کماکان بالای 100 هزار تومان جاخوش کرده است.
با این حال، هم اینک به نظر می رسد که با فروکش کردن التهاب بازار به دلیل بالاماندن نرخ گوشت، قرار است سازوکار بازار، به جای کنترل هدفمند بازار این محصول به کمک دولت بیاید. در این زمینه، عباس قبادی دبیر ستاد تنظیم بازار در گفت وگو با تسنیم اظهار کرد: گوشت قرمزی که (تا روزهای گذشته) در بازار عرضه میشد با ارز 4200 تومانی به کشور وارد شده و قیمت آن ارزان بود اما از این پس گوشت قرمز با ارز نیمایی به کشور وارد و توزیع میشود. طبق آمارهای سامانه سنا، میانگین هفتگی نرخ دلار اکنون به بیش از 9 هزار تومان رسیده است.
بدین ترتیب با مقایسه آن با نرخ 4200 تومان دلار و نیز 40 هزار تومانی گوشت تنظیم بازار، می توان پیش بینی کرد که قیمت این محصولات وارداتی به حدود 85 هزار تومان افزایش یابد. قبادی افزود: ایران خود تولیدکننده گوشت قرمز است و حدود 90 درصد نیاز کشور را تولید و تنها 10 درصد آن را وارد میکند و مشکلی برای تأمین گوشت قرمز در کشور وجود ندارد. قبادی در پاسخ به این که آیا واردات گوشت قرمز توسط دولت و نظارت بر روند عرضه گوشت قرمز در بازار نیز منتفی شده است، گفت: زمانی که گوشت قرمز با ارز 4200 تومانی وارد میشد تنها 10 تا 20 درصد آن توسط شرکت پشتیبانی امور دام و بقیه توسط تجار و بازرگانان بخش خصوصی وارد میشد، اما دیگر از آن فضایی که گوشت بهنصف قیمت عرضه و در فروشگاه ها صف ایجاد شود، فاصله گرفتهایم و عرضه و تقاضا تعیینکننده قیمت گوشت قرمز است. به گزارش خراسان، به نظر می رسد دولت در اعلام این قبیل خبرها در حوزه قیمت کالاهای اساسی باید با احتیاط بیشتری عمل کند. چرا که به عنوان مثال، دو برابر شدن قیمت یارانه ای یک کالای اساسی، برای قشرهای ضعیف تر به راحتی می تواند منجر به شوک در بازار این کالا شود. علاوه بر این پیش از این قرار بود با حذف اختصاص ارز 4200 تومانی به واردات کالاهای اساسی، ما به التفاوت قیمت ارز به صورت نقدی یا کالایی به گروه های نیازمند اختصاص یابد که اکنون با حذف ارز 4200 تومانی گوشت قرمز، مشخص نیست مابه التفاوت ارز این کالا چگونه و به چه افرادی اختصاص می یابد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نمایندگان مجلس با طرح یک فوریتی شفافسازی اطلاعات مالی شرکتهای خصولتی موافقت کردند تا مصوبه مجلس قبل درباره لزوم شفاف سازی اطلاعات مالی این شرکت ها با ضمانت اجرایی جدی همراه شود.
به گزارش تسنیم، حمیدرضا فولادگر رئیس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی و نظارت بر اجرای اصل44 قانون اساسی در جلسه علنی مجلس با بیان اینکه یکی از مشکلات ما در زمینه شفاف سازیهاست، افزود: مجلس نهم برخی شرکتها در کشور را که ظاهر آن ها طبق روال حقوقی، خصوصی غیردولتی است، اما وابسته به نهادهای عمومی غیردولتی هستند مانند صندوقها، نهادهای نظامی و انتظامی، بقعههای متبرکه، سازمان بازنشستگی و تمامی شرکتها، در ماده (6) قانون اصل 44 و اصلاحیه سال 93 پیشبینی و در شش گروه معرفی کرد. وی اظهار کرد: در زمان مجلس نهم، مصوبهای به تصویب رسید که این شرکتها موظف شوند چنان چه بخواهند وارد بازار سرمایه شوند، اطلاعات مالی خود را به سازمان بورس و همچنین اگر بخواهند در حوزه انحصار و رقابت وارد شوند، اطلاعات خود را به مرکز ملی رقابت ارائه کنند، اما متأسفانه پس از گذشت دو سال همکاری از طرف برخی شرکتها انجام نشد، بنابراین حکم انضباطی پیشبینی کردیم که چنان چه اطلاعات را ارائه نکنند، ثبت شرکتها از ثبت تغییرات آن ها جلوگیری کند تا ملزم به ارائه اطلاعات شوند.
همچنین نمایندگان با تصویب تبصره 2 ماده واحده این طرح، با مسدود شدن حساب مالی شرکتهایی که از ارائه اطلاعات مالی خودداری میکنند موافقت کردند. در این تبصره آمده است: سازمان بورس و اوراق بهادار مکلف است تنها در صورتی به مرجع ثبت شرکتها برای ارائه خدمات ثبتی به اشخاص حقوقی موضوع صدر این بند مجوز دهد که تمامی شرکتها و بنگاههای تابعه و وابسته به آن ها صورتها و گزارشهای مالی حسابرسی شده خود را به سازمان مذکور ارائه داده باشند. همچنین در صورت تخلف از اجرای این بند، با اعلام سازمان بورس و اوراق بهادار و حکم مرجع قضایی ذیصلاح، بانکها و مؤسسات غیربانکی موظف هستند حسابهای بانکی اعضای هیئت مدیره تعاونیها و شرکتها و بنگاههای اقتصادی مشمول این بند اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی را تا زمان انجام تکالیف مقرر، مسدود کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد آگاهی- بازسازی 6 هزار واحد مسکونی خسارت دیده از سیل اخیر در استان عصر روز گذشته با حضور معاون بنیاد مسکن کشور در روستای کلاته چنار مانه و سملقان آغاز شد. به گزارش خبرنگار ما، عصر روز گذشته در روستای کلاته چنار مانه و سملقان معاون امور بازسازی مسکن روستایی بنیاد مسکن کشور و استاندار خراسان شمالی، کلنگ بازسازی نخستین واحد آسیب دیده از سیل اخیر را بر زمین زدند.
«مهدیان» معاون بنیاد مسکن کشور اظهار امیدواری کرد: تا پایان امسال با اعطای 40 میلیون تسهیلات کم بهره و بلند مدت تمام واحدهای خسارت دیده از سیل در این استان بازسازی شوند. به گفته این مقام مسئول، برای بازسازی هر واحد تخریبی روستایی 40 میلیون تومان تسهیلات با کارمزد 4 درصد و بازپرداخت 15 ساله پرداخت می شود که این وام برای واحدهای مسکونی شهری 50 میلیون تومان خواهد بود و علاوه بر آن 10 میلیون تومان تسهیلات بلاعوض در روستاها و 12 میلیون تومان تسهیلات، بلاعوض نیز در شهرها پرداخت خواهد شد. وی تصریح کرد: علاوه بر پرداخت تسهیلات، سیمان رایگان نیز به میزان لازم به مالکان آسیب دیده از سیل اخیر پرداخت خواهد شد.
گزارش خبرنگار ما حاکی است، در سیل اخیر و بر اساس ارزیابی های اولیه حدود شش هزار واحد مسکونی در خراسان شمالی آسیب دیده که 3 هزار و 500 فقره در راز و جرگلان بوده است و پس از آن بیشترین واحدهای آسیب دیده در مانه و سملقان است. به گفته اهالی روستای کلاته چنار، در این روستا بیش از 100 خانوار از سیل اخیر آسیب دیده اند و هم اکنون با توجه به ادامه بارش ها شرایط دشواری را به لحاظ زندگی تجربه میکنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این روزها برای همهمان اتفاق میافتد که پیامک های تبلیغاتی عجیبی به دستمان برسد و درباره ماجرای پشت این تبلیغات و خدمات، کنجکاو شویــم. یکی از این تبلیغات کنجکاوی برانگیز که به تازگی برای یکی از مخاطبان صفحه حرف مردم ارسال شده، تبلیغ دستگاههای فلزیاب برای فروش است. دستگاههایی که اگرچه استفادههایی همچون بازرسی بدنی در فروشگاهها یا شناسایی خردهفلزات در کارخانجات دارند اما از آن جا که عمده استفادهشان در زمینههای غیر قانونی مثل سرقت از منازل و گنجیابی است، از سالهای دهه هفتاد تا امروز، چاپ و تبلیغ آگهی و پوستر فروش آن ها ممنوع و غیرقانونی اعلام شد و خرید و فروش و نگهداریشان هم نیازمند مجــوز از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری است. قانونی که با انتشار این آگهیها به شکل علنی زیر پا گذاشته شده و روی همین حساب، برای بررسی چگونگی ماجــرا، در قالب یک خریدار با شماره درج شده در آگهی تماس می گیریم.
ماجرای یک آگهی عجیب برای فروش فلزیاب
مردی با لهجه یکی از شهرهای بزرگ کشور، تلفن را پاسخ میدهد و وقتی از او مشخصات شرکت و کار و دستگاههای ارائه شده را میپرسم، توضیح میدهد: «ما 10 نمایندگی فعال در سراسر کشور، از جمله در شهر مشهد داریـــم و سالهاست نماینده فروش محصولات فلزیاب یک شرکت کُرهای در ایران هستیم. ما برای تبلیغ و معرفی و عرضه محصولاتمان، هم اکنون یک کانال تلگرامی پنج هزارنفری و یک پیج اینستاگرامیِ 50هزار فالوئری در اختیار داریــم. کالاهای ما، در شکل و اندازه و قیمتهای مختلف و با کاراییهای گوناگونانــد؛ مناسب برای یافتن طلا و نقره و آثار باستانی در عمقهای مختلف. قیمتهای مان هم بین 4 تا 10 میلیون تومان است به همراه ضمانت و پشتیبانی و آموزش. کافی است به دفاتر ما در شهر خودتان مراجعه کنید، درخواست و بیعانه بدهید تا علاوه بر تحویل گرفتن دستگاه، یکی، دو ساعت هم تحت آموزش قرار بگیرید!» در پایان این توضیحات، با شگفتی میپرسم آیا شما برای واردات و آگهی و فروش دستگاههای فلزیاب، مجوز قانونی دارید؟ و مشتریان برای تحویل گرفتن این دستگاهها، باید مجوز قانونی به شما ارائه دهند؟ که پاسخ میدهد: «ما مجوز خاصی نداریم و از مشتری هم مجوزی نمی گیریم.»
کشف یک واحد صنفی با خدمات غیرقانونی
پس از این مکالمه، به همراه بازرسان سازمان صنعت و معدن راهــی نشانی نمایندگی مشهد این شرکت میشویم. یک دفترِ بدون پلاک و تابلو، حوالی میدانی در مرکز شهر. وارد میشویم. فضا، فضای فروشگاههای ابزارآلات و لوازم ایمنی است. ماسک و لباس ایمنی، بر تن مانکنها خودنمایی میکند و پوستــر و کاتالوگهای دستگاههای فلزیاب، روی کانتر و میز به چشم میخورد. بی این که خودمان را معرفی کنیم، در قالب مشتری ظاهر می شویم و توضیح میدهیم مسئول نمایندگی اصلی، آدرس این جا را داده و آمدهایم برای خرید یک دستگاه فلزیاب. فروشنده که مردی سی و چندساله است، میپرسد دستگاه را برای چه کاری میخواهید؟ توضیح میدهم: «زمین چندین هکتاری پدرم، جایی است که احتمال وجود گنج و اشیای قیمتی در آن وجود دارد و میخواهم قبل از این که کسی دیگر دست به کار شود، به وسیله یک دستگاه فلزیاب، سکه و اشیای قیمتیِ دفن شده در زمین را پیدا کنم و صاحب شوم!» مرد سری به تایید تکان میدهد و میگوید: «ما میتوانیم انواع دستگاهها برای یافتن طلا و نقره در اعماق مختلف تا حتی 40-50 متر در اختیارتان بگذاریم.» بازرسان صنعت و معدن که همراهیام میکنند، میپرسند: «آیا برای راهاندازی این دفتر و ارائه این خدمات، مجوز دارید؟ آیا ما برای خرید این دستگاهها، باید مجوز قانونی از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به شما ارائه دهیــم؟» که فروشنده میگوید: نه! و اظهار می کند: «یکی از مناسب ترین دستگاههای مان 5 میلیون تومان قیمت دارد که مطمئنم کار شما را راه می اندازد، منتها این جا و حتی در مشهد موجود نیست و باید اگر خریدارید، مقداری پول به عنوان بیعانه بپردازید تا از دفتر مرکزی برایتان پست شود!»
فعالیت متخلفان زیر ذرهبین مجریان قانون
در اینباره، سرهنگ «مجید کیانی مقدم» فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی می گوید: «ما تا امروز برخوردهای قاطعی با این قبیل تخلفات و متخلفان داشته ایم و در آینده نیز با قدرت با چنین شرکتها و افرادی، برخوردهای قانونی صورت می گیرد. تاکید میکنم فعالیت این شرکت ها که البته به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد، زیر ذرهبین یگان حفاظت میراث فرهنگی و دیگر نهادهای مرتبط قرار دارد و بعد از تکمیل پرونده اطلاعاتی، این متخلفان برابر با قانون، مجازات خواهند شد. من و همکارانم تا امروز، تعدادی از افرادی را که به شکل غیرقانونی مشغول حفاری با این دستگاهها بوده اند دستگیر کرده ایم و از این به بعد هم، هوشیار و مراقبیم. چه افراد حقیقی و چه اشخاص حقوقی، اگر قصد خرید و استفاده از این دستگاهها را دارند، باید مجوزهای لازم از مراجع ذی صلاح را تهیه کنند و طبیعتا اگر برای مقاصد غیرقانونی و بدون مجوز است، با این افراد برخورد شدید قانونی خواهد شد. مهم است یادآوری کنیم همشهریان و هماستانیهای عزیز باید هوشیار و مراقب باشند تا فریب شرکتهای فاقد مجوز و سودجو در زمینه فروش دستگاههای فلزیاب را نخورند. فارغ از این که این شرکتها، گاهی بیعانه و هزینه دستگاه را دریافت میکنند اما وسیله را تحویل نمیدهند و بهدلیل این که ماهیت خرید و فروش اشیای تاریخیفرهنگی غیرقانونی است، بر این تصور هستند که مال باختگان به مراجع قانونی مراجعه نمیکنند، در بیشتر موارد هم با فریب و تشویق افراد به خریداری دستگاه، آن ها را در دام جرایم سنگین در حوزه تخلفات مربوط به میراث فرهنگی میاندازند.بنده از مردم تقاضا دارم با هوشیاری از خرید این گونه دستگاهها خودداری کنند زیرا در صورت فعالیت بدون مجوز، عواقب ناخوشایندی در انتظار آن ها خواهد بود.»
یک تا 3 سال حبس برای دارنده فلزیاب
بر اساس قانون اخذ مجوز برای ساخت، خرید و فروش، نگهداری و تبلیغ استفاده از دستگاه فلزیاب مصوب ۱۵/۱۲ / ۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی و آیین نامه اجرایی آن مصوب ۱۶/۱۲ / ۱۳۸۲ هیئت وزیران، هرگونه فعالیت درباره دستگاههای فلزیاب و معدن یاب، لزوماً باید با مجوز سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری انجام شود و یگان حفاظت میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هر استان، قاطعانه با افرادی که اقدام به خرید و فروش دستگاه فلزیاب میکنند، برخورد خواهد کرد و طبق قوانین، متخلفان براساس مفاد قوانین مربوط به فلزیاب محکوم می شوند. چنان چه دستگاه فوق حین حفاری غیرمجاز به قصد کشف اموال فرهنگیتاریخی دیده شود، علاوه بر ضبط دستگاه، متخلف به یک تا سه سال حبس مجازات مقرر در ماده ۵۶۲ قانون مجازات اسلامی محکوم میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- «پیامک سفید» رمز یک جنایت هولناک بود که رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی در تشریح کشف راز جسد سوخته یک مرد در مشهد به آن اشاره کرد و به بیان ماجرای مرده موتورسوار پرداخت.
به گزارش اختصاصی خراسان، ظهر اول فروردین، درحالی که قاضی ویژه قتل عمد مشهد، مشغول بررسی ماجرای تلخ شلیک های مرگبار یک مرد مسلح در بولوار ارشاد مشهد بود (جوانی به دلیل اختلافات خانوادگی بعد از طلاق، همسر سابق خود را به قتل رسانده و سپس با به شهادت رساندن دو مامور گشت انتظامی خودکشی کرده بود) ناگهان صدای زنگ تلفن همراه، رشته تحقیقات در این ماجرا را قطع کرد و مامور انتظامی از آن سوی خط، کشف جسد سوخته ای در بیابان های انتهای خیابان توس 191 را به اطلاع قاضی احمدی نژاد رساند. در پی دریافت این خبر، بلافاصله قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، به تحقیقات مقدماتی پرونده «شلیک های مرگبار» پایان داد و عازم توس 191 شد. جسد مردی 35 ساله درون جوی آب طوری به آتش کشیده شده بود که هیچ کس نمی توانست او را شناسایی کند اما تکه رنگی از کاپشن و گردنبند زنجیری بدل که هنوز بر گردن پیکر سوخته آویزان بود، با دستور قضایی ، ضمیمه پرونده شد و این گونه کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی علی اکبر احمدی نژاد، تحقیقات اطلاعاتی خود را در این باره آغاز کردند.
براساس نظر پزشکی قانونی، آثار زیادی از ضربه با جسم تیز و برنده بر پیکر سوخته وجود داشت که حکایت از یک جنایت هولناک می کرد. گزارش خراسان حاکی است، گروه ورزیده کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) در اولین شاخه از عملیات اطلاعاتی و پلیسی به بررسی پرونده های فقدانی پرداختند اما مشخصاتی درباره این پرونده در سوابق و بایگانی پلیس نبود!
بنابراین کارآگاهان با شیوه های دیگر تخصصی و فنی به رمزگشایی این پرونده جنایی پرداختند. تا این که یازدهم فروردین پیرمرد بازنشسته ای با دستان لرزان به همراه عروس جوانش وارد پلیس آگاهی شد و از ماجرای گم شدن پسر 35 ساله اش سخن گفت و افزود: پسرم چند ساعت قبل از سال تحویل از منزل خارج شده و دیگر بازنگشته است. این پیرمرد در پاسخ به سوال کارآگاه نجفی (افسر پرونده) که از وی پرسید چرا بعد از گذشت 10 روز از ماجرای گم شدن فرزندتان اکنون به پلیس مراجعه کرده اید نیز گفت: من در زابل بودم و همین دو روز قبل از طریق عروسم از این موضوع مطلع شدم و بلافاصله به مشهد آمدم تا از پلیس درخواست کمک کنم!
بنابر گزارش خراسان، وقتی پیرمرد مشخصات پسرش را با دستان لرزان و چشمانی اشکبار بر زبان می راند، افسر پرونده تصویری از قطعه زنجیر بدل و بخشی از کاپشن رنگی سوخته مرد جوان مجهول الهویه را روی میز گذاشت و ناگهان پیرمرد با دیدن این صحنه، روی زمین نشست و گریه کنان ادامه داد: این گردنبند پسرم است! برای او اتفاقی افتاده؟
گزارش خراسان حاکی است، این جا بود که کارآگاه آرام آرام افکار پیرمرد را به سوی «مرگ» کشاند و بدین ترتیب هویت جسد سوخته درحالی برملا شد که هیچ نگرانی در چهره عروس جوان پیرمرد دیده نمی شد و همین موضوع مشکوک، سرآغاز افشای یک جنایت سیاه شد.
عروس جوان که دیگر به عنوان مظنون تحت پرسش و پاسخ های پلیس قرار گرفته بود، مدعی شد که همسرش در نیمه شب به همراه یکی از دوستانش از منزل خارج شده و دیگر اطلاعی از او ندارد. اما سخنان او باورپذیر نبود به همین دلیل کارآگاهان با هماهنگی قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) که در غیاب قاضی احمدی نژاد رسیدگی به این پرونده را عهده دار بود ، وی را بازداشت کردند چرا که این زن جوان زمانی که مقابل میز عدالت در شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب قرار گرفته بود به ماجرای حیرت آوری اشاره کرد که دیگر ظن قاضی برای وقوع جنایتی وحشتناک به یقین تبدیل شد!
این زن درباره چگونگی خروج شوهر 35 ساله اش از منزل گفت: ما در منطقه کاظم آباد مشهد ساکن هستیم. آن شب همسرم با موتورسیکلت به دنبال دوستاش رفت و یک ساعت بعد با او به منزل آمدند و مشغول استعمال مواد مخدر شدند چرا که شوهرم به مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه اعتیاد داشت.
اما حدود ساعت 3 بامداد دوباره به همراه همان دوستاش از منزل خارج شد و دیگر بازنگشت! «سمانه» درباره مشخصات دوست شوهرش گفت: او چهره اش را هنگام مصرف مواد مخدر پوشانده بود و من صورت او را ندیدم! این گونه بود که قاضی میرزایی با صدور دستور بازداشت موقت، وی را در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی گذاشت تا تحقیقات به شیوه اطلاعاتی ادامه یابد.
بنابراین گزارش، رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی روز گذشته در تشریح جزئیات این پرونده به رمزگشایی از «پیامک سفید» پرداخت و در گفت وگویی اختصاصی به خراسان گفت: بعد از اظهارات غیرقابل باور زن 30 ساله، گروه ویژه کارآگاهان با کسب دستورات و راهنمایی های قضایی، شیوه های بازجویی را با استفاده از تجربیات پلیسی تغییر دادند اما این زن همچنان مدعی بود که دوست همسرش را نمی شناسد و با آن که حدود شش ساعت در منزل آن ها حضور داشته، چهره او را نیز ندیده است! سرهنگ کارآگاه حسین بیات مختاری افزود: هشت روز از ماجرای بازداشت این زن می گذشت که بالاخره وی در تنگنای اطلاعاتی قرار گرفت و پرده از راز قتل همسرش برداشت. این زن که مدعی بود همواره به دلیل اختلافات خانوادگی، همسرش او را کتک می زد و از سویی نیز هدف شومی را در سر می پروراند تا با یکی از بستگان نزدیکم ارتباط عاطفی برقرار کند، از زندگی با او خسته شده بودم ولی غلامرضا را برادرم و شوهر خواهرم با همدستی خواهر کوچکم به قتل رساندند و جسد او را به آتش کشیدند!
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: در پی اعترافات این زن جوان، بلافاصله کارآگاهان ماجرا را به قاضی احمدی نژاد اطلاع دادند و بدین ترتیب با حضور مقام قضایی و صدور دستورات ویژه، گروه عملیاتی با انجام یک سری فعالیت های پلیسی،سه متهم دیگر این پرونده را نیز دستگیر و به مقر انتظامی هدایت کردند. سرهنگ بیات مختاری خاطرنشان کرد: اگرچه همچنان متهمان دیگر نیز خود را بی خبر از ماجرای قتل نشان می دادند اما در نهایت و با دستور قضایی به طور جداگانه مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفتند. وی گفت: در این میان «پیامک سفیدی» که از گوشی خواهر کوچک سمانه برای برادرش ارسال شده بود، مورد توجه قرار گرفت و کارآگاهان در کنار مقام قضایی به رمزگشایی از این پیامک خالی پرداختند تا این که مشخص شد این پیامک رمزی است برای یک جنایت سیاه! رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه داد: بعد از چند ساعت بازجویی، بالاخره متهمان لب به اعتراف گشودند و برادرزن مقتول در اعترافاتی تکان دهنده گفت: «غلامرضا، شوهر خواهرم معتاد بود و خواهرم را کتک می زد از سوی دیگر درخواست شومی از خواهر کوچکم کرده بود که با لو رفتن این موضوع من خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم با پهن کردن یک دام، او را ادب کنم!
به همین دلیل از خواهر کوچکم خواستم به بهانه ای شوهر خواهر بزرگم را به خانه ای خلوت بکشاند! با طرح این نقشه همسر و فرزندان غلامرضا را به خانه خواهر دیگرم بردیم و او در همان باغی که سرایدار بود تنها ماند! رمز ما این بود که وقتی خواهر کوچکم و شوهر خواهرم در خانه تنها شدند او پیامک سفیدی برای من ارسال کند! وقتی خواهرم پیامک را فرستاد من و شوهر خواهر کوچکم وارد خانه شدیم، من دست و پاهای غلامرضا را بستم و سپس با ضربات چاقو او را به قتل رساندم. جسد را مانند انسانی که راکب موتورسیکلت است، روی زین گذاشتیم و من و خواهرم نیز پشت جسد نشستیم در حالی که شوهر خواهرم رانندگی موتورسیکلت را برعهده داشت، جسد را در همان ساعات اولیه بامداد به بیابان های انتهای توس 191 بردیم و به آتش کشیدیم. وقتی به منزل بازگشتیم خواهر بزرگ ترم خون ها را شست و سپس به همراه او به محل انداختن جسد رفتیم تا دوباره جسد را به آتش بکشیم که شناخته نشود!
گزارش خراسان حاکی است، تحقیقات بیشتر درباره این پرونده جنایی، با صدور دستورات قضایی به سرپرستی سرهنگ سلطانیان (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) همچنان ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.